life style

پارت آخر
ا/ت : من و کوک تا ساعت ۶ خوابیدیم و وقتی بیدارشدیم رفتیم پیش بقیه یونا و جونگ یول با بچها بازی میکردن حتی دخترا
کوک: سلام
لیا: سلام..خوب خوابیدید؟
ا/ت: آره مرسی
جین: تو که قهوه نمیخوری چایی میخوری؟
ا/ت: آره مرسی
جین: کوک تو چی؟
کوک: قهوه..مرسی
یونا: مَمممم
جین: برای کوچولو ها قهوه ممنوعه
یونا: مَمممم ااااااا( نق نق)!
جین: کوچولویی حتی از جونگ یول هم کوچولو تری😂
یونا: زدن زیر گریه*
کوک: عشقم عمو باهات شوخی میکنه عزیزم بهت میدم ( چشمک به ا/ت)
یونا: خنده*
کوک: بیا بغلم*
لیا: کوچولو اسمت چیع؟
یونا: ...شونا
لیا و کوک: 😂
جونگ یول: رفتم بغل ا/ت* مامااا ممه ( دست کردن تو سینه ا/ت)
ا/ت: عععععع عععععع عععع ( زدن به دست جونگ یول) شیر نداریم! تموم شده
کوک: اونا دیگه مال من شدن بچه😛 دوران خوشی با اونا به سر رسیده جوجه
جونگ یول: نق نق*
ا/ت: دروغ میگه عشقم دروغ میگه ولی شیر نداریم
جونگ یول: نق نق*
ا/ت: بیا بغلم بهت گاگا بدم..دیگه..شب بهتون میدم!
جونگ یول: زدن زیر گریع*
ا/ت: مال بابایی نیستن مال شما دوتان.‌کوک میبینی چیکار میکنی.. شب بهتون میدم جیگرم( دادن پستونک و آروم شدن جونگ یول)
کوک:😂
یونا: مَممممم...مَم..مم ( گذاشته شدن پستونک توسط کوک)
جین: ا/ت بیا چایی تو بخور ( آوردن چایی و قهوه برای همه)
ا/ت: مرسی